باید رفت در آغوش خدا، در این صورت او همه چیز را برایمان حل می کند .
اگر غیر این باشد، با دیگران سفره دل باز و خواهش، تمنّایی کنیم، یعنی خدا را عامل ندانستیم .
او به کُنه ذات ما خبر دارد .
باید تصمیم مهمی در زندگی گرفت، با سکوت و تسلیم شدن، او را شاهد، ناظر، قادر در تمامی صفاتی که در اسماء الحسنی بیان شده، ایمان پیدا کرد .
تسلیم یعنی، با زبان با مردم، و با دل با خدا صحبت کرد .
او هر چه برای ما می خواهد، خودش فراهم خواهد کرد .
هر چه برتو آن کراهیت بود چون حقیقت بنگری رحمت بود
ما نمی دانیم چه بخواهیم، که برایمان بهتر و شایسته باشد .
پس ؛ بهتر است چیزی نخواهیم، تسلیم اتفاق لحظه و آنچه که پیش می آید باشیم .
با ذکر و عشق ورزیدن به نماز اول وقت، و عشق ورزیدن به خواندن و عمل کردن به قرآن، خود را در آغوش خدا قرار دهیم .
در این وقت او عامل همه امور خواهد بود، دیگر مایی وجود نداریم، که از کسی تمنایی داشته باشیم .
اگر به شما ظلمی شده، تا زمانی که کینه بر دل داشته باشی، غمگین باشی، خدا وارد عمل نخواهد شد .
پس با زبان با مردم و با دل با خدا، نگاه کن، هیچ نگو، فقط فقط از او بخواه .
کسی که خدا دارد، گریه نمی کند، غم و قصه، دل نگرانی، دلواپسی، ترسی ندارد .
باید به حضورش یقین داشت، خدا هست، خدا هست
هر چه از دوست رسد، نیکوست .
الخیر فیما وقع
هر اتفاقی افتاد، واکنش و عکس العمل نشان نمی دهیم .
قهر و دل نمی شکنیم .
که در این صورت از خدا جدا شدی .
در عالم بالا می بینند، که تو خواهان او هستی، یا خیر ؟
حالا هم تسلیم او هستی، یا خیر ؟
اگر تسلیم و یقین داشته باشی، حرف‌ها و فرمان های شیطانی سر راهت قرار نمی گیرد، که بگوید چکار کن، چکار نکن .
آن وقت دنیا آنقدر لذتبخش خواهد بود، که حساب ندارد .
پس با تمام وجود بگو من تسلیم تو هستم، تو بگو من چکار کنم .
اگر خدا را وکیل داری، او عامل امور خواهد بود .
نگاه کنید، شاهد باشید، تا خدا را در خود پیدا کنی .
متن دیگری قبلا برای این مطلب ارسال کرده اید. اگر نیاز به