در قسمت اول تهذیب نفس بیان شد که تهذیب نفس عبارتست از عروج از یک آسمان به آسمانی بالاتر وارتقاء پیدا کردن از یک نفس به نفس دیگر که عبارتند از امّاره، لوّامه، ملهمه، مطمئنه، راضّیه، مرضّیه، صادقّیه، پس تهذیب نفس نوعی تقرّب و عروج است. هنگامی که بَعَثَ اتفاق بیفتد یعنی از آسمانی به آسمان بالاتری رفتن، از یک رحمی به رحم دیگری منتقل شدن، که این رحم ها را با بار گناه و آتش نمی توان طی نمود همانطوری که برای رسیدن به نفسهای راضیه و مرضیه باید پاکی مطلق داشت تا بتوان بدان دست پیدا نمود در ابتدا بایدنفس با سعی و تلاش و پاک کردن خَلِصنّا مِن النار یا ربّ شود و بعد از آن که پاک شد می تواند عروج پیدا کند به همین خاطر است که عوام تهذیب نفس را پاکسازی نفس هم می گویند. این پاکسازی شیرازه تهذیب است در واقع نفس که به عبارتی محل قرا گیری جان است، تبدیل و عروج دادن نفس از اماره به لوامه، از لوامه به ملهمه، ازملهمه به مطمئنه و رو به بالا در می یابیم تهذیب نفس نوعی مهاجرت از دنیا به آخرت و از خود به خدا رسیدن است بعبارتی دیگر سفر است که این سفرها را در بین عرفاء، ملاصدرا رحمة الله علیه مقداری از آن را شکافته و تحت عنوان أَسفار اَربعه توضیح داده است. باید گفت که سالک الی الله این سفر را باید اول بصورت علمی یعنی به علم الیقین برسد و بعد از آن عملی، به گونه ای که به آن علمی که دارد عمل کند و کسی که به دانسته های خودش عمل کند خداوند نیز آنچه را که نمی داند به او خواهد گفت و سپس با مقام شهود به آن خواهد رسید. گفتن و اراده در ابتدای آن و بعد از آن عمل، مانند بنزین برای ماشین جهت حرکت و توشه در اینجا عمل است و نوع عمل سالک تقواست چرا که خداوند می فرماید از متقّین می پذیرم و عبادت و دعای شخص متقی مورد قبول و پذیرفته خواهد شد و هر آنچه که از نماز و عبادت و دعا شخص غیر متقّی انجام می دهد بالا نزد خداوند نرفته و هدر خواهد بود، دعایی بالا می رود که شخص ابتدا پاک شده و افکار منفی و خود خواهی در او نباشد آنجا که پیشنهاد عمل خیری به او می شود سرباز نمی زند که مبادا از انجام عمل خیر خودش باز بماند، شاعر می گوید عبادت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست تا کی می خواهد نماز و روزه و عبادت برای خودش انجام دهد بیاید برای دیگران قرآن خوانده و بندگی کند و نخواهد او را به بهشت ببرند آنجاییکه برای خودش نخواهد او را به بهشت خواهند برد. دنیا و آ خرت هم اینگونه است دنبال دنیا که نروی دنیا خودش بدنبال تو خواهد آمد. لذا ما باید در مقام های بالاتری به عبادت بپردازیم چرا که در مقام نفس اماره نماز و عبادت ضعیف بوده و عروجی صوررت نمی گیرد در مقام نفس لوامه هم دچار تشویش فکری است و انجام عبادت خالصانه نیست و او را به دنیا باز می گرداند پس از آن مطمئنه اول و ابتدای سفر است ما باید جایگاه جانمان را ارتقاء دهیم به آسمان بالاتر سپس به عبادت بپردازیم عبادتهایی که تا بحال انجام داده ایم نوعی ادای تکلیف و رجز زدن بوده است برای خودمان بلکه باید خالصانه برای خدا بوده و خود را نبینیم آن زمانی که از خود گذشتیم فقط خدا را ببینیم و به او دل ببندیم و از او بخواهیم. سفر را باید هر چه زودتر شروع کرد حال که همه این مطالب را دانستیم باید بدنبال مبدأ سفر باشیم که همین دنیاست و مقصد آخرت است بوسیله قرآن که هر آنچه گفته است بدان عمل کنیم و همسفرانمان روح جمعی و توشه تقواست و مسافران کسانی هستند که اراده کنند و بخواهند نه اینکه صرف گفتن و شعار باشد مثلاً میگوید منم طاووس علییّن جایگاهم بهشت است، منم مرغابی سجده گاه من آب است، من گنجشکم ضعیف و ناتوانم و همه بهانه ها و توجیهاتی که امروزه افراد در جامعه با آن خودشان را توجیه می کنند .اراده ما در این سفر اولین قدم بوده و آنجا که دیگر خودمان را نبینیم، از کسی خواسته ای نداشته باشیم، به اعمال و رفتار دیگران واکنش نشان ندهیم، غیبت نکنیم، دلی را نشکنیم، تمام اتفاقاتی که می افتد بدین سبب است که انسان اول نفس پایین تر و قبلی را می بیند یعنی آنجا که در مرتبه لوامه است بجای آنکه نگاهش به ملهمه باشد اماره را می بیند چرا که شیطان در درونش است و اجازه دیدن بالاتر را به او نمی دهد. باشد که برای اولین قدم قصد کرده و تصمیم بگیریم که در این سفر الهی مسافر باشیم و برای اینکار توشه جمع کرده و بار سفر را ببندیم.
تهذیب نفس+اماره+لوامه+ملهمه+مطمئنه+راضیه+مرضیه+صادقیه+پاکسازی+عمل+مهاجرت+سالک+علم الیقین+توشه+متّقی+بهشت+علم+سفر+قصد+اراده