اسماءالهی

یا دلیل المتحیرین

یکی از صفات خداوند است که راهنمای اشخاصی است که دچار سرگردانی شده اند. معنی اصلی آن نجات از سرگردانی است برای جاری شدن این اسم به جای گفتن ۷۴ بار به خداوند بگوییم من در مسیر رسیدن به تو گم شده ام .خدایا مولا گفت :الفقر فخری,, من چیزی بلد نیستم. همین که بگوییم یا دلیل المتحیرین می بینیم حیرانی ما از وابستگی و علاقه به دنیا بوده است من باید فراموش کنم غم و گریه هایی که برای دیگران کردم . در اینجا برای فرد آن دستگیری اتفاق می افتد.ولی در هنگام عجب دستگیری اتفاق نمی افتد . پس بگوییم ما را ببخش در قدم هایی که در راه غیر توبرداشتیم و وقت هایی که بی یاد تو سپر ی کردیم.

یا دلیل المتحیرین یک اکسیر است که اگر کسی آن را درک بکند عطشش توسط خداوند برآورده میشود. معنای دیگر دلیل متحیرین، سنگ اولیست که بناها میگذارند. اگر بنا سنگ اول را کج بگذارد تا آخر کج می رود ؛این سنگ اول اسمش دلیل یا سنگ نشان است و اجازه نمی دهد ما به بی راهه برویم. خدایا آن سنگ اول را تو بگذار .خدایا تو دلیلی و من هم متحیرم در راهی که به تو میخواهم برسم.

از اینجا به بعد از سرگشتگی بیرون می آیید چون سنگ اول را خدا می گذارد بنابراین سنگ اول را خدا گذاشته و نه شما پس باید مواظب باشید که بقیه سنگ هایی که شما میگذارید با سنگی که خداوند گذاشته ، بخواند و صاف بالا رود دیگر عمل خطایی از شما سر نزند دیگر غم نخورید و دل کسی را نرنجانید .

یا دلیل المتحیرین نگذار ما گم شویم نگذار ما حیران بشویم

خدایا آن سنگ اول را تو برای من قرار بده و دلیل را بگذار تا من از متحیری در بیایم.

ودود:

ودود از ماد ه ودّ به معنی حب .

حب یعنی دوست داشتن به حد وافر از صیغه مبالغه است دلالت بر کثرت دارد یعنی خدا خیلی دوست دارد در قران میفرماید : وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ. هر جا که استغفار می آید حب هم مطرح می شود . اگر استغفار کنید من قوه میدهم و ملایک را پشت سر هم برای تو می میفرستم اگر استغفار کنید ودودی من را درک میکنید . ودودی را وقتی درک میکنیم که عاشقش بشویم . ما یک عمر کنار خدا بودیم و او عاشق ما بود ما این عشق را درک نکردیم . یا ودود یعنی من را خدا دوست دارد و من هم دوسش دارم. ذاکر و مذکور و ذکر باید یکی بشود باید ودود ، الودود ، یا ودود یکی بشود. ذاکر منم، الودود خداوند است.

« وُدّ» برای چه کسی اتفاق میافتد؟ هم من خدا رو هم خدا من را.

من باید ثابت کنم خدا را دوست دارم خدا می فرماید: فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ( سوره نوح آیه ده) پس من استغفار میکنم.

يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا(نوح آیه ۱۱) از «سماء»  برای شما ملایک میفرستد .

ما باید در خود ذکر یا ودود ممارست کنیم به جای اینکه ۷۰ بار یا ودود بگویم هر وقت یادمان افتاد هر جا کم آوردیم میگویم یا ودود به شرطی که فقط خدا را بخواهیم هم خدا و هم خرما نداریم این راه راه پاکان است چشم و گوش و دهان باید پاک باشد.

 إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ(لقمان آیه ۱۸) خداوند کسانی را که فخر میفروشند دوست ندارد .حب و ود از یک معنی نشات میگیرد. باید ببینیم خدا چه کسانی را دوست دارد و چه میفرماید.

 خداوند می فرماید :

«انّ الله یحبُ المحسنین» (بقره/195) من محسنین را دوست دارم . پس ما خودمان را محسن میکنیم میگوییم یا ودوود.

اِن الله يُحبُ التوابين توبه می کنیم ازغیر خدا،وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ (التوبه: 108)یعنی من مطهرین را دوست دارم چشم پاک، گوش پاک ، زبان پاک، این راه،راه پاکان است .وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ (آل عمران: 146) کسی که صبر مصایب و هر چیزی نداشته باشد نمی‌تواند بگوید خدا من تو رو دوست دارم چون خدا میگوید :إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ (آل عمران: 159)اگر خدا را وکیل نگیرید و کنار نشیند جزو این گروه نیستند در جای دیگه میفرماید :إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (المائده: 42) إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (التوبه: 7) من کسی دوست دارم که جلوی خودش را میگیرد فرمان من را می برد فرمان نفس را نمی برد . در سوره توبه آیه ۲۴ می فرماید : قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ. اگر پدر و مادرو ازدواج و تجارت که که ترس کساد شدنش را دارید و مساکنت تو را راضی کردند یعنی حب خدا را ندارید.حب دنیا را از خود بیرو ن کنیم حب خدا را جایگزین کنیم الودود یعنی من با تمام وجود عاشقتم.

جبار

جبار در زبان عرب دو معنی میدهد جبران کننده و قاهر و چیره بر بندگان. در سوره فجر میفرماید لَبِالْمِرْصَادِ ،خداوند در کمین است خداوند شیطان را مامور کرده است که لحظه به لحظه شما امتحان شوید که با من الهی یا من نفسانی عملی را انجام می دهید.

لَبِالْمِرْصَادِ این معنی قاهر العدو است یعنی چیره است بر دشمنان، دشمن انسان،کدام انسان ، انسانی که هوای نفس او را برداشته است.

جبران کننده از ماده جبران هم هست انسان سعی میکند خداوند کمبود ها را جبران میکند به بهترین نحو ما رو جلو می برد.در مسیر الهی به انسان تکلیف می دهند برخی وقت ندارند کار انجام نمی دهند ولی بعضی ها بهترین چیزها را ارایه می دهند ان شخص قابل ستایش می شود بعضی ها وقت ندارند توان ندارند اما شروع به کار میکنند خداوند جبران کننده است کمبود ها را جبران میکند ما باید سعی خود را بکنیم نباید تماشاچی باشیم دست خداوند از آستین شما بیرون می آید اراده داشته باشید حرکت کنید ملایک نازل میشود خدا توفیق می دهد.

وکیل

وکیل: یک وکیل وجود دارد و آن هم اسم خداوند است.

ما باید خدا را وکیل بگیریم ما ساکت می‌نشینیم. ما موکلیم .خداوند توسط ملایک کار ها را انجام می دهد . اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ من عمل میکنم می گویم چشم خدایا من را کردی عامل، من نمیخواهم .

میخواهم شاهد باشم و بشینم کنار تو عامل بشو .خداوند واقف به ازل تا ابد است و از کتاب مبین خبر دارد هیچ کسی نمی‌تواند به ما نفع برساند اگر من خودم کاری را انجام دهم سود یا زیان میکنم چشم امید را از دیگران باید برداریم چه مادی و چه معنوی و از هیچ کسی غیر خداوند نخواهیم چون خداوند کارگزار است در این صورت به یک آرامش درونی میرسم و دیگر اضطراب نداریم. هیچ برگی بدون اذن او نمی ریزد و الخیر فی ما وقع است. درهای آسمان و زمین باز میشود کافی مرتب او را وکیل بگیریم شکوه نکنیم و چرا نگوییم وقتی یک وکیل حرف میزند موکل ساکت است.

بصیر :

خدا وند همه کس را در عالم می بیند فکر را هم می بیند فکر دیدنی است شنیدنی نیست افکار و گفتار و اعمال ، همه را می بیند .بصیر ۴۱ بار در قرآن آمده است که ۱۹ بار آن مربوط به عمل و ۱۳ بار آن راجع به گفتار انسان است .خداوند می بیند که افراد چه چیزی را می گویند و چگونه رفتار می کنند. اگر از خدا غافل نباشیم بصیری را در خود پیاده کرده ایم



حلیم :

کسی که گفتار دیگران، اعمال بد دیگران و اتفاقات لحظه او را وادار به واکنش نکند کسی که در جواب دادن تانی می نماید. قبل از اینکه کاری را انجام دهد فکر می کند بی اجازه رسول و وجدان درونی خودش کاری را با عجله انجام نمی دهد و همیشه صبر می کند اعمالش صبورانه باشد و اول از او

می پرسد و بعد انجام می دهد در این صورت خدا کمکش میکند.

سمیع:

سمیع یعنی بسیار شنونده همیشه شنونده و ۴۷ بار در قرآن آمده است. ماهم باید سمیع شویم روزه سکوت بگیریم کم حرف بزنیم این اسامی مربوط به عالم ملکوت است و هر اسمی ملکی دارد اگر بیشتر گوش کنیم و کمتر حرف بزنیم این ملک بر ما جاری میشود وقتی ما سکوت کنیم خدا از زبان ما حرف میزند شما می خواهید جواب کسی را بدهید بگذارید خداوند جواب بدهد ما باید از زبان دیگری دعا شویم به جای اینکه برای خودمان دعا کنیم آن زمان از دیگران به ما می رسد. حداقل امکان حرف بزنیم خدا با من است و بر من همی نگرد یعنی خدا سمیع است سمیع که بشویم بصیری خدا بر ما جاری می شود.

حی:

الحی یعنی اب حیات، وصال به ذات، زنده شدن به ابدیت از ازل تا ابد. همه موجودات اعم از مورچه،درخت وتک تک سلول ها و..... حیات خود را از الحی میگیرند.

وصال رسیدن به نور سماوات و الارض انسان را حی میکند.

الله:

الله یعنی کسی که اله نیست .اله اگر آن را سکون کنید الهه می شود بعضی از ادیان گذشته مثل هندو ها الهه دارند؛ اله خورشید الهی سلامتی و... این ها نیست.

مورد دوم اله کلا نفس است اله شیطان است چون اله والله در ما نهادینه شده است.

اله با اعمال بدی که شیاطین طواف میکردند که اگر انسان کار خطایی ازش سر زد حلول کند در ما نهانیده شده است .خود خدا همین طور در ما دمیده شده است و تا ابد باقی است پس اله دو تا هست اگر معرفه شود الله می شود .

که الله، ال _اله بوده شده الله . الله فقط یکی معرفه شده است. معرفه یعنی همان ال الهی که من منظورمه نه نفسه وقتی بهش( ی )میبندی یعنی من.

رب یعنی پروردگار من . الهی میشه اون الهی که ال اله . یعنی الهی که الله است.

اله کلا یعنی نفس. خواسته هاو وسوسه های نفس را می گویند اله خیلی ها اله را می پرستند .

وهاب:

وهاب یعنی خیلی بخشنده، بخشنده ای که انتظار ندارد انتظار در آن مستتر است ما اگر بخواهیم جانشین خدا شویم باید بتوانیم بخشنده ایی باشیم که انتظار نداشته باشد همان طور که خدا این همه امکانات را در اختیار ما گذاشت از چشم و گوش و روان سالم و فرزند و زندگی... و بی دریغ بخشید ما هم از بهترین چیزهایی که داریم ببخشیم.

خافض:

یعنی زیر پرو بال گرفتن. یعنی خداوند با تمام وجود از بنده ها یش مراقبت میکند که هیچ گزندی به آن ها نرسد و بال تواضع و خشوع خود را از سر لطف و مهربانی و نه منت برای بنده اش می گشاید و زیر پوشش خود آن ها را قرار میدهد مثل مرغی که تخم میزاره که جوجه هایش سردشان نشود محافظتی که مرغ نسبت به جوجه هایش انجام میدهد .

بیتا سمیعی