فَتَلقَی آدَمُ مِن رَبّهِ کَلِماتِ فَتَابَ عَلَیهِ اِنَّهُ هُوَ الَتّوابُ الَّرحیِم. ( انسان باید با تدبر این آیه متحول شود) آیه بسیار ساده اما تدبر آن بسیار سخت می باشد . در تدبر عبارت" فَتَلَقی" معانی مختلفی از جمله دریافت کردن یا آموختن ذکر شده است، بعضی میگویند یعنی آدم آموخت و بعضی میگویند آدم گرفت. لیکن با تدبر بیشتر در مییابیم که، انسان وقتی نافرمانی کرد، در واقع در اطرافش «کارما» درست شد و از آدم بودن یک لباس دیگری به نام ناس بر تن کرد و همانطور که در آیه 24 سوره بقره اشاره شد "وَقُودُهَا النَّاسُ" این ناس، در واقع هیزم و سوزانندۀ جهنم است. به ناس، القاء می شود به آدم، وحی میشود، به انسان، تعقل صورت میگیرد و به بشر، الهام می شود. بنابر آنچه گفته شد "فَتَقَلی" یعنی القاء کرد، در اینجا و پس از بر تن کردن لباسی به نام ناس و درست شدن کارما، دیگر نور الهی به صورت وحی نمیتواند به آدم برسد و کفر و ظلمت برای انسان بوجود آمد و از عالم وحی جدا شد و قادر به دریافت وحی نبود، پس فقط از طریق القاء میشد مطالب را به انسان فهماند. بنابراین به انسان القاء شد و این القاء یک نوع دریافت، یک نوع آموزه و یک نوع گرفتن است اما در این سطح باید در قرآن تفکّر و تدبّر کرد. فَتَلقَی آدَمُ مِن رَبّهِ :در واقع کلماتی از سوی خداوند به انسان القا شد و پس از القای این کلمات بود که، فَتَابَ عَلَیهِ : توبه انسان پذیرفته شد. حال من ترجمه نمی کنم، شما ترجمه کنید، فتاب که یعنی توبه انسان را پذیرفت، آیا کلمه دیگری جز استغفرالله و توبه می تواند باشد؟ بنابراین هفتاد بار صبح استغفرالله ربی و اتوب الیه را از یاد نبریم، و این هفتاد بار استغفار در صبح بهتر است، در نماز شب باشد . خداوند استغفار را به ما آموخت . "أَسْتَغْفِرُالله ذالجلال والاکرام من جمیع الذنوب والاثام" "أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِی لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ وَحْدَهُ لَا شَریِکَ لَه" "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ" "استغفرالله ربی و اتوب الیه" بنابراین خداوند استغفار و توبه را به بشر القاء کرد، و نفرمود استغفار را فهماند، چون هنوز انسان نشده بود و فهم برای انسان صورت می گیرد، و نفرمود وحی کرد چون دیگر از آدم بیرون آمد . اِنَّهُ هُوَ الَتّوابُ الَّرحیِم، در انتهای آیه به صفت رحیم بودن خداوند اشاره شده است که در واقع با تدبّر آن درمییابیم که با استغفار میتوان در زمره بندگان خاص خداوند قرار گرفت، در این آیه به عظمت استغفار پی ببریم و مدام بگوییم استغفرالله ربی و اتوب الیه، چون استغفار باعث می شود که رحیمیت خداوند شامل حال ما شود و این فوز عظیمی است . سوره+بقره+آیه+37 استغفار توبه القا ناس PM NT 002037
سوره بقره آیه 37 باید انسان را متحول کند. میفرماید: فَتَلَقَّی اَدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتِ فَتَابَ عَلَیهِ اِنَّهُ هُوَ التَّوَابُ الرَّحِیم
فَتَلَقَّی را معانی مختلفی کردن
دریافت کرد، آموخت، یاد گرفت.
اگر کمی تدبر کنیم متوجه میشویم که انسان وقتی نافرمانی کرد اطرافش کارما درست شد و لباسی به نام ناس به تن کرد.در چند آیه بعد میفرماید: وَقُودُهَاالنَّاس یعنی سوزاننده جهنم ناس است و به ناس القاء میشود
به آدم وحی میشود. و به انسان تَعقُل صورت
میگیرد. به بشر الهام میشود
فَتَلَقَّی یعنی پس القاء کرد.
دیگر نور الهی به صورت وحی نمیتوانست به آدم برسد.لباس ناس بتن کرد کارما برتن کرد کافر شد و ظلمت بوجود آمد وحی نمی تواند بگیرد و جدا میشود از نور الهی.
با القاء به انسان فهماند. حالا اگر معنای القاء را پیاده کنیم، می فهمیم که به انسان القاء شد.
القاء هم یک نوع دریافت، یک نوع آموخت ویک نوع گرفت است .
در این سطح باید در قرآن تدبر و تفکر کرد.
کلماتی را خدا القاء کرد.کَلِمَاتِ فَتَابَ عَلَیهِ
خدا توبه اش را پذیرفت.
فتاب که معنای توبه پذیرفت است چیزی آن کلمات جز استغفار دارد؟چیزی جز توبه بوده.
پس بنابراین
اَستَغفُرِاللَّهِ رِبِّی وَ اتُوبُ عَلَیه را از یاد نبریم.
هفتاد بارصبح ان شاءالله آن هفتاد بار در نماز شب باشد و نماز شب فراموش نشود.
خداوند تَلَقَّی، استغفار وتوبه را به بشر القاء کرد.
نه گفت فهماند چون هنوز انسان نشده که فهم صورت بگیرد.
نه گفت وحی کرد چون از آدمی خارج شد.
اِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیم چرا نگفت رحمن چون با استغفار میتوانیم جزء بندگان خاص خدا قرار بگیریم.عظمت استغفار را از این آیه پی ببریم و مرتب تکرار کنیم.
اَستَغفُرِاللَّهِ رَبِّی وَ اَتُوبُ عَلَیه
استغفار باعث میشه رحیمیت خدا شامل حال ما بشه. و این فوز عظیم است.