در آخر آیه میفرماید:......ذالک لذکری لاولی الباب.این لذکری یعنی: تدبروتفکر درهستی .
مثلاً:به چگونه جمع شدن ابرها در آسمان دقت کنیم، بعداز آن بشکل برف یا باران به زمین می آیند، سپس آبها جاری میشوندومقداری از آبها به رودها میپیوندندومقداری هم زیر زمین میروند وبه شکل کپسول هایی در آنجا برای فصل تابستان پنهان میشوند و مقداری هم به دریا میریزند، همچنین برخی از این ابرها که به شکل برف به زمین می آیند روی کوه ها می مانند و به مرور جاری میشوند، گیاهان را آبیاری می نمایند وباعث رشد و نمو آنها میشوند که با رنگ ها و بوها و طعم های مختلف ازدل زمین بیرون میآیند.
باید در مورد همه این نعمت ها تفکر و تدبر کرد.
دیگر اینکه خوراکی های مختلف را با رنگ های متفاوت میخوریم در نهایت به خون قرمز رنگ تبدیل میشوند و این خون شصت و چهار پارامترش تنظیم میشود. پانصد هزار میلیارد سلول خون است که این سلول ها(تری گلیسیرید، کلسترول، ...) بایکدیگر متفاوت هستند.
کدام کارخانه میتواند چنین عظمتی داشته باشد.
هنگامی که در طبیعت راه می رویم به اطرافمان توجه کنیم و باید زندگی را تماشا کنیم.این تماشای هستی ذکر اولوالالباب میشود و درواقع برای خود یادآوری میکنیم که چه کسی میکارد و رشدونمو می دهد و... .
وقتی چنین یادآوری ها (ذکر) را انجام دهیم در آسمان برایمان باز می شود و می فرمایند :این پویاست(اولوالالباب است) در آسمان را برایش باز کنید.
کلمات کلیدی:
تفکر در خلقت + گشوده شدن درهای آسمان برای کسانی که تدبر و تفکر در آفرینش دارند.(اولوالالباب)