اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله مطالبی را در رابطه با شناخت آخرت از برزخ تا قیامت تحت عنوان عوالم موازی مطرح می کنم.
قسمت اول:
عوالم موازی در واقع رحم هایی هستند که ما ظاهراً در آنها متولد می شویم و از آنها می میریم و در رحم بعدی متولد می شویم. درست مثل رحم مادر که انسان از آن رحم به رحم دنیا می آید و از رحم دنیا می رود به رحم برزح و از رحم برزخ به عوالم قیامت زنده می شود. اما اینطوری که مطرح می شود ممکن است در اذهان خطور کند که ما از دنیا می میریم و به عالم برزخ زنده می شویم؛ یعنی این عوالم با عالم دیگر متوالی هستند. یعنی بعد از عالم دنیا عالم برزخ است و بعد از عالم برزخ عالم قیامت (البته ظاهراً عقلی در واقعیّت درست است). ولی در حقیقت امر اینطور نیست. این عوالم موازی هستند یعنی ما همزمان که در دنیا زندگی می کنیم در برزخ هم هستیم و همزمان در قیامت هم هستیم. و در آن عوالم درحال صعود(بعث) یا نزول(هبوط) هستیم .
این "هستیم" را چطور می شود درک کرد؟ برای درک آن اولاً باید آگاهی پیدا کنیم به اینکه خداوند از ازل تا ابد بود و هست و خواهد بود (هو الاول و هوالآخر) پس زمان و مکان برای خداوند مطرح نیست این بعضی از ما هستیم که حجاب زمان و مکان داریم . ثانیاً باید بدانیم که کتاب مبینی هست و سرنوشت ها در آن کتاب ثبت شده است (هرچند که در این باره علما و فلاسفه با هم بحث دارند که جبر است یا اختیار و بالاخره همگی به این نتیجه رسیدند که هم جبر است و هم اختیار) در واقع حق انتخاب به این بستگی دارد که بشر در کدام یک از این عوالم سماواتی قرار دارد.
اگر حضور ما در آسمانهای بالاتر باشد می توانیم سرنوشت خودمان را به کمک ملائک رقم بزنیم. اگر در عوالم پایین تر باشد قادر به رقم زدن سرنوشت خودش نیستم. البته اینها همه با شب قدر یک رابطه ای دارد که در سلسله مطالب بعدی شکافته می شود. بنابراین کل عوالم در کتاب مبین ثبت و ضبط است و قابل رویت است ولی نه برای همه (به خاطر حجاب زمان و حجاب مکان). هر عمل بدی که ما انجام می دهیم "خفّت" می شویم به عوالم پایین تر (نزول پیدا می کنیم) و هرچه کارهای خوب انجام دهیم به عوالم بالاتری بر حسب لیاقت صعود پیدا می کنیم که قران به آن تحت عنوان بعث گفته و بعضا تا مقام محمود پیش می رود. طوری که پروردگار در سوره اسراء می فرماید "وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَىٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا" یعنی با همین نماز شب پروردگار تو را تا مقام محمود بالا می برد (محل قرارگیری هر چیزی را "مقام" میگویند). مقام محمود مسلماً مقام بالائی در آسمانهاست؛ اینکه این مقام محمود در کدام یک از این سماوات قرارگرفته فعلا صرف نظر می کنیم. اول باید توضیح بدهیم که رب السّموات السبع و رب الارضین السبع هر کدام به طور موازی "آنلاین" هستند.
آنلاین یعنی پروردگار سریع الحساب است. یعنی هر کاری که ما می کنیم بلافاصله در آن عوالم ماهیت متافیزیکی آن ارتقا پیدا می کند. برای مثال اگر یک کار خوبی توسط فرع ما که روی زمین است انجام شود، (فرع ما روی زمین است ولی اصل ما در آسمان قرار دارد) اصل ما در آسمان در لحظه ارتقاء پیدا می کند ؛فرض کنیم نماز شب بجا می آوریم یا خیر ما به دیگران می رسد و یا به دل بنده خدائی را شاد می کنیم و یا یک به یتیم رسیدگی می کنیم به هر صورت این کارهای خیر ما در آسمان به قرینه ما پوئن مثبتی می دهند در آسمانهای هفت گانه ) لذا ثقل کسب کرده و ارتقاء پیدا می کند (هر پوئن مثبت معادل ثقلی در آسمانها ست ) پس همزمان که ما در دنیا زندگی می کنیم، اصل ما که در آسمان است پوئن مثبتی می گیرد و می تواند عروج کند، ما در دنیا نه می بینیم نه متوجه می شویم ولیکن اصل ما در آسمانها عروج کرده؛ درحقیقت ما تصویر آینه آن اصل خودمان هستیم. موجودات آسمانها موجودات ملکوتی هستند و از عالم ماده نیستند و متافیزیک هستند، اما موجودات زمینی که جسم هستند بعضاً متافیزیک خود را که در آسمان قرار دارد را درک نمی کنند و نمی بینند و نمی شنوند .در سوره بقره آیه 18 پروردگار می فرماید: صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ و در سوره ق در آیه 22 می فرماید حجاب را از چشمت که برداریم دیدت تیزبین می شود سپس در آیه 23 می فرماید وَقَالَ قَرِینُهُ هَٰذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ. ما ملکوتی داریم که و تا زنده هستیم با یک رشته نوری به ملکوت خود در آسمان وصل هستیم و پس از مرگ این رشته قطع می گردد (ای انسان قدر خود را بدان!) ملکوت بنی آدم زمینی در آسمانها مقاماتی دارند. این مقام هرچه بالاتر باشد فرد ملکوتی تر می شود و هر چه پایین تر باشد این فرد شقی تر و در مکان پایین تری قرار دارد (جهنم پائین ترین جایگاه زیر آسمان است). بنابراین معنی سریع الحسابی پروردگار این است که همزمان در عالم موازی (که فعلا دوتا مثال زدیم؛ خود من و قرینه من، خود من و اصل من، من زمینی و من آسمانی، من جسمی و من روحی؛ هرطور می خواهید اسم بگذارید تا مسأله واضح شود) بعد از هر عمل خوب پوئنی در آسمانها می گیرم بدین معنی است که به آن اصل من پوئن داده می شود و آن اصل عروج پیدا می کند. خداوند ارتقاء اصل ما را گاهی رشد گاهی بعث و گاهی با کلمه معراج نام برده برای مثال در سوره کهف آیه 10 می فرماید بگو رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً ؛ رَشَدا یعنی یک آسمان بالاتر. لذا نتیجه عمل من و شما بعنوان یک جزا یا پاداش در لحظه به اصل ما که آسمانی است داده می شود و همزمان در بین یدی ما نیز ذخیره می شود. کل اعمال ما در بین یدی ما ذخیره می شود ولی ما نمی دانیم و خداوند می داند.(یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لایحیطون بشی من علمه الا بما شاء). خود پروردگار می داند که در بین یدیه چه خبر است. برای مردم عوام بین یدیه قابل رویت نیست. خلف و یمین و شمال هم قابل رویت نیست. از همه این چهار جهت به ما حمله می شود که ما کار مثبت انجام ندهیم. از یمین هم که کارهای خوب ما هست شیطان وارد می شود از طریق رج زدن و خشک مذهبی و شدت زیاد و از حد گذراندن برای ما یکجور خسته کننده می کند که ما رها کنیم. سمت چپ هم که وسوسه می کند و کارهای بد را می آورد. بالاخره راه ورود می خواهد.برای جلوگیری از حمله طواف کنندگان پروردگار در آیه 201 اعراف می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ. (طائف معنی طواف کننده می دهدنه طائفه )آدم که من و شما هستیم "الست بربکم" را من و شما گفتیم و نه حضرت آدم. اگر حضرت آدمی را مثال زدند من جدا بودم و شما جدا بودید ولی چون نفس واحده هست فعلا به اسم آدم مطرح می شود. من آدم و انسان و بشر و ناس هستم ولی در آن مقطع آدم بودم. این آدم من بودم که پروردگار فرمود آیا من پروردگار شما نیستم؟ من گفتم بله. نه حضرت آدم. شما گفتید بله. پس ازل ما الست است و ابد ما آخرت و قیامت است و این ازل تا ابد همگی در عوالم موازی هستند. در این عوالم موازی همزمان سریع الحسابی پروردگار از یک عالمی به عالم بالاتر ارتقا می دهد. در حالی که ما فرعمان روی کره زمین است. یعنی چیزی متوجه نمی شویم. همزمان که در سماوات ارتقا می دهد در بین یدیه هم ذخیره می کند که به این ذخیره ساز می گویند یکتبون. کراماً کاتبین یکتبون ما یفعلون یعنی کراماً کاتبین Save میکنند. Write به انگلیسی یعنی Save کردن. پس یک عمل Save میشود. مثلا یک فیلم سینمایی را Save میکنند و سپس play میکنند. Play یعنی اجرا کردن یا Read (خواندن و نوشتن حافظه). اگر انگلیسی آوردم برای ترجمه نیست. میخواهم بگویم همه زبان ها یک زبان است. Read & Write یعنی نوشتن و خواندن. نوشتن یعنی ضبط کردن و خواندن یعنی اجرا کردن از حافظه. ازل تا ابد همه دنیاهای موازی هستند که اصل ما در این عوالم در حال ارتقا یا نزول است. الساعه بودن آخرت را که پروردگار در جاهای مختلف قرآن آورده است و می فرماید سریع الحساب و قیامت را الساعه می نامد، یعنی آنلاین است و همزمان اجر و پاداش و عقوبت و غیره همزمان به اصل ما میدهند و اصل ما الساعه آنلاین است. اگر کسی دسترسی به بین یدیه خودش داشته باشد آن کاری که بعداً می خواهد برایش پیش بیاید و هنوز اتفاق نیافتاده، چند ثانیه قبل، چند روز قبل، چند ماه قبل، بسته به اینکه اصل آن در کدام سماوات قرار دارد می تواند رویت کند. پس ما یک دقیقه بعد خود را قبل از اینکه اتفاق بیافتد هم از بین یدیه می توانیم بگیریم. این بین یدیه آنلاین بودن و الساعه بودن و دنیاهای موازی را هم میرساند. دنیاهای پایین تر ظلمانی و دنیاهای بالاتر نورانی هستند.
این موارد بسیار طولانی است و چون سخنرانی طولانی میشود بقیه را در بخش دوم به استحضار می رسانم. ان شالله همگی آخر و عاقبت بخیر بشویم. دنیا محل آزمایش است. ما در این دنیا یک آزمایش می شویم ان شالله از این آزمایش سربلند بیرون بیاییم.
عوالم موازی در واقع رحم هایی هستند که ما ظاهراً در آنها متولد می شویم و از آنها می میریم و در رحم بعدی متولد می شویم. درست مثل رحم مادر که انسان از آن رحم به رحم دنیا می آید و از رحم دنیا می رود به رحم برزح و از رحم برزخ به عوالم قیامت زنده می شود. اما اینگونه که مطرح می شود ممکن است در اذهان خطور کند که ما از دنیا می میریم و به عالم برزخ زنده می شویم، یعنی این عوالم با عالم دیگر متوالی بوده و بعد از عالم دنیا عالم برزخ است و بعد از عالم برزخ عالم قیامت البته ظاهر عقلی در واقعیّت درست است. ولی در حقیقت امر اینطور نیست. این عوالم موازی هستند یعنی ما همزمان که در دنیا زندگی می کنیم در برزخ هم هستیم و همزمان در قیامت هم هستیم. و در آن عوالم در حال صعود بَعَثَ یا نزول هبوط هستیم و این "هستیم" را چطور می توان درک کرد برای درک آن اول باید آگاهی پیدا کرده و بدانیم خداوند از ازل تا ابد بوده و هست و خواهد بود، پس زمان و مکان برای خداوند مطرح نیست این بعضی از ما هستیم که حجاب زمان و مکان داریم . ثانیاً باید بدانیم که کتاب مبینی هست و سرنوشت ها در آن کتاب ثبت شده است هرچند که در این باره علما و فلاسفه با هم بحث دارند که جبر است یا اختیار و بالاخره همگی به این نتیجه رسیده اند که هم جبر است و هم اختیار در واقع حق انتخاب به این بستگی دارد که بشر در کدام یک از این عوالم سماواتی قرار دارد.اگر حضور ما در آسمانهای بالاتر باشد می توانیم سرنوشت خود را به کمک ملائک رقم بزنیم. اگر در عوالم پایین تر باشد قادر به این کار نیستم. البته اینها همه با شب قدر رابطه ای دارد که در سلسله مطالب بعدی شکافته می شود. بنابراین کل عوالم در کتاب مبین ثبت و ضبط است و قابل رویت است ولی نه برای همه به خاطر حجاب زمان و حجاب مکان. هر عمل بدی که ما انجام می دهیم "خفّت" می شویم به عوالم پایین تر و نزول پیدا می کنیم و هرچه کارهای خوب انجام دهیم به عوالم بالاتری بر حسب لیاقت صعود پیدا می کنیم که قرآن به آن تحت عنوان بعث گفته و گاهی تا مقام محمود پیش می رود. طوری که پروردگار در سوره اسراء می فرماید با همین نماز شب پروردگار تو را تا مقام محمود بالا می برد که محل قرارگیری هر چیزی را "مقام" می گویند مقام محمود یقیناً مقام بالائی در آسمانهاست و اینکه این مقام محمود در کدام یک از این سماوات قرار گرفته فعلا صرف نظر می کنیم. اول باید توضیح دهیم که پرورنده هفت آسمان و هفت زمین طبق آیه شریفه قرآن هر کدام به طور موازی "آنلاین" هستند و این یعنی پروردگار سریع الحساب است و هر کاری که ما می کنیم بلافاصله در آن عوالم ماهیّت متافیزیکی آنها ارتقاء پیدا می کند. برای مثال اگر یک کار خوبی توسط فرع ما که روی زمین است انجام شود، فرع ما روی زمین است ولی اصل ما در آسمان قرار دارد اصل ما در آسمان در لحظه ارتقاء پیدا می کند فرض کنیم نماز شب بجا می آوریم یا خیر ما به دیگران برسد و یا دل بنده خدائی را شاد می کنیم و یا به یتیم رسیدگی کنیم به هر صورت این کارهای خیر ما در آسمان به قرینه ما پوئن مثبتی می دهند در آسمانهای هفت گانه لذا ثقل کسب کرده و ارتقاء پیدا می کند که هر پوئن مثبت معادل ثقلی در آسمانها ست پس همزمان که ما در دنیا زندگی می کنیم، اصل ما که در آسمان است پوئن مثبتی می گیرد و می تواند عروج کند، ما در دنیا نه می بینیم نه متوجه می شویم و لیکن اصل ما در آسمانها عروج کرده در حقیقت ما تصویر آینه آن اصل خودمان هستیم. موجودات آسمانها موجودات ملکوتی هستند و از عالم ماده نیستند و متافیزیک هستند، اما موجودات زمینی که جسم هستند متافیزیک خود را که در آسمان قرار دارد را درک نمی کنند و نمی بینند و نمی شنوند .در سوره بقره آیه 18 و سوره ق آیه 22 پروردگار می فرماید حجاب را از چشمت که برداریم دیدت تیزبین می شود سپس در آیه 23 می فرماید ما ملکوتی داریم که تا زمانی که زنده هستیم با یک رشته نوری به ملکوت خود در آسمان وصل است و پس از مرگ این رشته قطع می گردد، ای انسان قدر خود را بدان ملکوت بنی آدم زمینی در آسمانها مقاماتی دارند. این مقام هر چه بالاتر باشد فرد ملکوتی تر می شود و هر چه پایین تر باشد فرد شقی تر و در مکان پایین تری قرار دارد جهنم پائین ترین جایگاه زیر آسمان است بنابراین معنی سریع الحسابی پروردگار این است که همزمان در عالم موازی که فعلا دو تا مثال زدیم خود من و قرینه من، خود من و اصل من، من زمینی و من آسمانی، من جسمی و من روحی هرطور می خواهید اسم بگذارید تا مسأله واضح شود بعد از هر عمل خوب پوئنی در آسمانها می گیرم بدین معنی که به آن اصل من پوئن داده می شود و آن اصل عروج پیدا می کند. خداوند ارتقاء اصل ما را گاهی رشد گاهی بعث و گاهی با کلمه معراج نام برده برای مثال در سوره کهف آیه 10 می فرماید: یک آسمان بالاتر، لذا نتیجه عمل من و شما بعنوان یک جزا یا پاداش در لحظه به اصل ما که آسمانی است داده می شود و همزمان در بین یدی ما نیز ذخیره می شود. کل اعمال ما در بین یدی ما ذخیره می شود ولی ما نمی دانیم و خداوند می داند و خود پروردگار می داند که در بین یدی چه خبر است. برای مردم عوام بین یدی قابل رویت نیست. خلف و یمین و شمال هم قابل رویت نیست. از همه این چهار جهت به ما حمله می شود که ما کار مثبت انجام ندهیم. از یمین هم که کارهای خوب ما هست شیطان وارد می شود از طریق رج زدن و خشک مذهبی و شدت زیاد و از حد گذراندن برای ما به نحوی خسته کننده می کند که ما رها کنیم. سمت چپ هم که وسوسه می کند و کارهای بد را می آورد. بالاخره راه ورود می خواهد برای جلوگیری از حمله طواف کنندگان، پروردگار در آیه 201 اعراف می فرماید:آدم که من و شما هستیم "الست بربکم" را من و شما گفتیم و نه حضرت آدم ع اگر حضرت آدمی را مثال زدند من جدا بودم و شما جدا بودید ولی چون نفس واحده هست فعلا به اسم آدم مطرح می شود. من آدم و انسان و بشر و ناس هستم ولی در آن مقطع آدم بودم. این آدم من بودم که پروردگار فرمود آیا من پروردگار شما نیستم من گفتم بله نه حضرت آدم ع شما گفتید بله. پس ازل ما الست است و ابد ما آخرت و قیامت است و این ازل تا ابد همگی در عوالم موازی هستند. در این عوالم موازی همزمان سریع الحسابی پروردگار از یک عالمی به عالم بالاتر ارتقا می دهد. در حالی که فرع ما روی کره زمین است، یعنی چیزی متوجه نمی شویم. همزمان که در سماوات ارتقا می دهد در بین یدی هم ذخیره می کند که به این ذخیره ساز می گویند یکتبون ما یفعلون یعنی کراماً کاتبین Save می کنند. Write به انگلیسی یعنی Save کردن. پس یک عمل Save می شود. مثلا یک فیلم سینمایی را Save می کنند و سپس play میکنند. Play یعنی اجرا کردن یا Read خواندن و نوشتن حافظه اگر انگلیسی آورده شده برای ترجمه نیست. مقصود اینست که همه زبان ها یک زبان است. Read & Write یعنی نوشتن و خواندن. نوشتن یعنی ضبط کردن و خواندن یعنی اجرا کردن از حافظه. ازل تا ابد همه دنیاهای موازی هستند که اصل ما در این عوالم در حال ارتقا یا نزول است. الساعه بودن آخرت را که پروردگار در جاهای مختلف قرآن آورده است و می فرماید سریع الحساب و قیامت را الساعه می نامد، یعنی آنلاین است و همزمان اجر و پاداش و عقوبت و غیره همزمان به اصل ما می دهند و اصل ما الساعه آنلاین است. اگر کسی دسترسی به بین یدی خودش داشته باشد آن کاری که بعداً می خواهد برایش پیش بیاید و هنوز اتفاق نیفتاده، چند ثانیه قبل، چند روز قبل، چند ماه قبل، بسته به اینکه اصل آن در کدام سماوات قرار دارد می تواند رویت کند. پس ما یک دقیقه بعد خود را قبل از اینکه اتفاق بیفتد هم از بین یدی می توانیم بگیریم. این بین یدی آنلاین بودن و الساعه بودن و دنیاهای موازی را هم می رساند. دنیاهای پایین تر ظلمانی و دنیاهای بالاتر نورانی هستند.إن شاء الله همگی آخر و عاقبت بخیر شویم و دنیا محل آزمایش است إن شاء الله از این آزمایش موفق و سربلند بیرون بیاییم.
عوالم موازی+رحم+برزخ+بَعَثَ+هبوط+حجاب زمان و مکان+سرنوشت+کتاب مبین+سماوات+مقام محمود+ثقل+عروج+متافیزیک+ملکوت+بین یدی+قرینه+آنلاین+ارتقاء+ازل+ابد+ذخیره+حافظه+الساعه